- میانگین رای 9,239 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان110 دقیقه
با کمال تعجب رجب به جای قونیه (شهر آناتولی ترکیه) خود را در کنیا می یابد و ماجراجویی آغاز می شود.
با کمال تعجب رجب به جای قونیه (شهر آناتولی ترکیه) خود را در کنیا می یابد و ماجراجویی آغاز می شود.
حلقه داستان انتقام دو جوان به اسم های کاعان و جهانگیره. جهانگیر پسر ایلهان تپلی که کارهای قانونی و غیرقانونی پدرش رو ادامه میده تصادفی با کاعان آشنا میشه و با هم دوست های صمیمی میشن. کاعان و جهانگیر جعبه های قرمزی دریافت میکنن که توش یه دی وی دی هست و در پی اون وارد یه عملیات انتقام بزرگ میشن. اسم حلقه از یک باند تبهکاری باقدمت زیاد به اسم سه حلقه گرفته شده که جهانگیر و کاعان سعی در نابودیش دارن.
وقتی فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز یک بوکسور جوان آیندهدار است، با این اتفاق ناگوار زندگیاش زیر و رو میشود و حرفهاش را رها میکند و با رینگها خداحافظی میکند. سال ها بعد، او برای پسرش گونس به رینگ باز می گردد و می گوید...
اوستا بدیر 15سال بخاطر دعوای خونی تو حبس بوده، بعد آزادی برمیگرده بالا سر خونه زندگیش و میخواد مجدد کارگاهشو راه اندازی کنه. اوستا بدیر یه دختر داره به اسم زلفا ( ملقب به کبوتر داره باستان شناسی میخونه تو موزه استخدام میشه، همونجا با کنعان آشنا میشه وقتی داشت جلوی تابلوی دخترک کولی با خودش حرفای مصاحبه اش رو مرور میکرد همدیگه رو میبینن)، فرزند دوم اوستا بدیر مسلم هست که دختر کوچیک خاندان جبران اوعلو (نفیسه) رو دوست داره و میخواد با نفیسه فرار کنن و ازدواج کنن. برادر بدیر، خائنه و با جلیل (قمارباز مال باخته) که برادرزن مقتوله دست به یکی کردن و قتل کار اونا بوده ولی کسی نمیدونه…
یک هنرمند جوان خود را موظف می بیند که داستان عشق خود را برای پنهان کردن یک راز خانوادگی قربانی کند.
وقتی یک رزیدنت عجیب و غریب به تیم ملحق می شود، یک واحد جراحی برجسته وارونه می شود. علی مبتلا به سندرم ساوانت است و حتی با وجود اینکه او پزشک فوق العاده ای است، برقراری ارتباط با دیگران را برایش سخت می کند. سایر پزشکان ...
یلدیز از زمانی که کوزی را میشناسد، دوست داشته است. او جز او کسی را ندیده است. خانواده ها نیز با یکدیگر دوستانه هستند. کوزی و یلدیز نامزد کردند. اما وقتی کوزی برای تحصیل در دانشگاه به استانبول میرود، تمام تلاشهایش را فراموش میکند...
کرم پسر چشم چرون و خوشتیپ یک خانواده استانبولی است که از قدیمی ترین ها در سکتور منسوجات هستن. با ایده های خلاقانه ی خودش با یه استارتاپ کارخونه قدیمی خانواده اش رو که به مرور زمان داشت از رده خارج میشد رو به نامبر وان این سکتور تبدیل کرد ولی در چشم پدرش هنوز مرد نشده بود چون همیشه دنبال خوشگذرونی و هوسرانی بود. عایشه هم یه دختر خوشگل و باهوش و خوش قلبه که تو کارخونه ی کرم اینا بعنوان کارگر کار میکنه و تحت کنترل دو خان داداشش که یکی قلدر و یکی بی خاصیته یه زندگی بی رنگ و مزه رو سپری میکنه. تنها امیدش اینه که با برک که یه مدته باهاش دوسته ازدواج کنه و این زندگی رو پشت سرش بذاره ولی وقتی خان داداش هاش سعی کردن اونو به عقد صبری، پسر ثروتمند محله در بیارن عایشه به برک میگه باید هرچه زودتر ازدواج کنن و برک با شنیدن این غیبش میزنه…
سهر با فرزندانش در خانه آگاه بیگ شروع به کار می کند. مثلث های عشقی کنجکاو بین فرزندان دو خانواده شکل می گیرد و رازهای وحشتناک در عمارت شروع به فاش شدن می کند.